سعدالله زارعی کارشناس ارشد مسایل منطقه و بین‌الملل، اعلام کرد که نظریه «امنیت مردم‌پایه» این را نمی‌گوید که درگیری تولید کنیم، سخن این است که ملت‌ها باید دریابند هنوز دشمن استعمارگر غربی فعال است و هنوز کشورهایی به نیابت از استعمارگران خون می‌ریزند.

به گزارش مشرق، سومین همایش بین‌المللی نظام بین‌الملل، تحولات منطقه‌ای و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دانشکده حقوق دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد و سعدالله زارعی کارشناس ارشد مسایل منطقه و بین‌الملل یکی از سخنرانان این همایش بود.

متن سخنرانی وی به این شرح است:

سعدالله زارعی عنوان سخنان خود را «امنیت مردم پایه» معرفی کرد و گفت: «امنیت مردم پایه» امنیتی هست که مردم برای خود به وجود می‌آورند و این نظریه بر پایه استدلالی هست که می‌توانیم بگوییم «امنیت مردم پایه» حتما به جامعه‌ای امن منتهی می‌شود در حالی که درباره تئوری‌های دیگر نمی‌توان با این قطعیت گفت. در این نگرش فرض بر این است که مردم توانایی ایجاد یک امنیت پایدار را دارند بر همین اساس این یک نظریه در عرض نظریات دیگر محسوب نمی‌شود بلکه نظریه‌ای در مقابل بسیار از نظریه‌هایی است که مردم را از ساختار امنیتی و سیاسی حذف می‌کند یا نقش آنها را تقلیل می‌دهد.

ویژگی‌های «امنیت مردم پایه» را به صورت مختصر می‌توان در 5 مورد خلاصه کرد:

اول : جامع بودن: از آنجایی که مردم تشکیل دهنده صنف‌ها و طیف‌ها و نگرش‌های مختلف هستند، می‌توان آن را جامع برشمرد.

دوم: تجزیه‌ناپذیری: « امنیت مردم پایه» یک امنیتی است که نمی‌شود در بحثی جاری کرد و در بحث‌های دیگر چشم‌پوشی؛ اینکه متعلق به یک قشر و طایفه خاص باشد. می‌توان در اینجا لبنان را مثال زد ؛ در لبنان گروهی به نام حز‌ب الله شکل گرفته که امنیت کشور را تأمین کرده و به خاطر آن، ملت لبنان نیز امنیت پیدا کرده‌اند و طوایف مختلف در امنیت زندگی می‌کنند.

سوم: ذاتی بودن: «امنیت مردم پایه» یک امنیت عاریتی انضمامی نیست که شاخه آن در یک کشور و ریشه آن در کشوری دیگر باشد بلکه از متن و دل خود آن کشور است و چون اینگونه است می‌تواند در برابر تهدیدات بایستد.

چهارم: عدالت‌محور بودن: «امنیت مردم پایه» امنیتی است که می‌تواند در نهایت در دل خودش یک گوهر انسانی به نام عدالت را پرورش دهد و فقط در حوزه امنیت نیست بلکه در حوزه‌های دیگر نیز گسترش پیدا می‌کند.

پنجم: حفظ کرامت انسانی: «امنیت مردم پایه» بر اساس شخصیت انسان باکرامت شکل می‌گیرد بنابراین می‌تواند استعدادهای نهفته را پرورش دهد و می‌تواند نورش را در منطقه‌ای گسترده برافروزد و این همان کاری است که گروه‌های مختلف  امروز در منطقه انجام می‌دهند.

«امنیت مردم پایه» امنیت سرهنگ‌ها نیست، امنیتی فرهنگی است که هم در داخل برای خودش مأموریت قایل است  و هم در خارج. در داخل: همان اقتصاد مردم‌پایه یا همان «اقتصاد مقاومتی» است که رهبر انقلاب فرمودند .

سه دسته سیاست خارجی

 همین تفکر یک سیاست خارجی مردم‌پایه رو مدنظر قرار می‌دهد و  وقتی موضوع روشن‌تر می‌شود که بدانیم ما با سه دسته سیاست خارجی روبرو هستیم:

1- سیاست خارجی مبتنی با کشورهای و گروه‌های دیگر

2- سیاست مبتنی بر تحول که فقط با بخش اجتماعی رابطه برقرار کند یعنی نوعی رفتار خارج از عرف دیپلماتیک را دنبال می‌کند با هدف سرنگونی یک دولت.

3-سیاست خارجی‌ای که ارتباط توأمان با مردم و ملت‌ها را به عنوان ارتباطی زنده در دستور کار قرار می‌دهد همانطور که سپاه پاسداران امنیت داخل مرزهای خودمان را با کمک نیروهای مسلح توانسته فراهم کند همین نقش در عراق نیز دنبال شد مثل گروه‌های الحشد الشعبی، بدر، الکتائب و غیره. نیروهای مردمی‌ایکه هم اشغال آمریکا را پس زده و هم در مقابل تروریسم در عراق ایستاده است.

اینها از دل خود ملت‌ها جوشیده نه خلاف عرف دیپلماتیک است و نه اقدامی کودتاگرانه. نمونه دیگر را در سوریه و لبنان می‌بینیم و همه بنا به خواست خود ملت‌ها بوده است. «امنیت مردم پایه» امنیت توأم با مداخله نامشروع در کار دیگران نیست بلکه امنیت توأم با هماهنگی مشروع است، امنیتی تنش‌زا و دشمن‌ساز نیست بلکه امنیتی اعتبارساز است که موقعیتی را برای یک کشور دنبال می‌کند.

پیگری روش «امنیت مردم پایه» برای آن دسته از قدرت‌ها و دولت‌هایی که برای مردمشان اعتباری قایل نیستند و در برابر تهدیدات پاسخی از خود ملت و مردم ندارند حساسیت‌زاست و این دولت‌ها به تبلیغات سوء علیه جمهوری اسلامی ایران می‌پردازند اما این تبلیغات به معنای آن نیست که  فعل ایران، یک فعل نارواست . خیر؛ ایران ، عراق را توانمند کرده که در برابر تهاجم بایستد اما هیچ کاری به کار مردم عربستان نداشته است چون درخواستی نبوده است در سوریه دفاع ملی و در لبنان حزب الله به وجود آمده چون درخواست بوده و شرایط می‌طبیده است اما در عربستان و ترکیه به هیچ وجه صورت نگرفته است مبتنی هست بر خواست ملی بنابراین این امنیت تنش‌آفرین نیست؛ دشمن‌هایی که نمی خواهند روند امنیتی منطقه با خواست ملت‌ها انجام شود طبیعتا مخالفت می‌کنند.

 منطقه ما ضعیف نشده و زمین سوخته نیست

در این بین سوءتفاهم‌هایی نیز به وجود آمده است مبنی بر اینکه منطقه ما ضعیف شده است و ضعیف‌تر از چند سال قبل است، در گوشه و کنار این منطقه درگیری هست ، زمین سوخته هست و امثال اینها ، این به نظر من در واقع یه نوعی انحراف دید هست که این منطقه‌ای که بر خلاف گذشته و دهه‌های قبل از انقلاب اسلامی که مرکز سیطره آمریکا و غرب بوده، محیط اشغال آمریکا و انگلیس بوده امروز به این حد از قدرت امنیتی و سیاسی رسیده است که جنگ‌های بزرگ را در زمان کوتاه دفع می‌کند، ضعیف بداند.  جنگ عراق چند ساله دفع شده؟ شاخ اسرائیل در لبنان چند ساله شکسته شده؟ ؛ منطقه‌ای که می‌تواند همزمان موج اسغالگری از سوی آمریکا، اروپا و ناتو را دفع کند و موج تروریست را خنثی کند، منطقه‌ای که اینچنین توانمندی دارد آیا ضعیف هست یا زمین سوخته؟ این منطقه قوی است.

قیمت خاورمیانه افزایش یافته است

بعضی‌ها گفته‌اند که شرایط کنونی منطقه، از قیمت خاورمیانه کاسته است و این مسأله سبب شده که دیگر آمریکایی‌ها فکر تهاجم به اینها نکنند؟ عدم حمله آمریکا در طول چند سال اخیر به خاطر ملت‌ها نیست، این ملت‌ها نیستند که شاخ آمریکا را شکسته‌اند و از این صحبت‌ها، این حوادث قیمت خاورمیانه را پایین آورده و آمریکایی‌ها ارزش قدیم را برای خاورمیانه قایل نیستند.

جواب این است که از یک طرف ما همین الان هم جنگ آمریکایی در منطقه داریم، جنگ عربستان علیه یمن مگر عربستان می‌تواند اداره کند ، جنگنده‌های آمریکایی که در آسمان یمن به جنگنده‌های سعودی سوخت‌رسانی می‌کنند چه هستند؟ از آخرین جنگ رسمی آمریکا در این منطقه مگر چند سال گذشته است؛ آغار جنگ عراق 2003 و پایان آن 2011 ، یعنی فقط 5 سال از این جنگ آمریکایی گذشته است. از آخرین جنگ رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه فقط دو سال گذشته است . نه قیمت منطقه خاورمیانه بالا رفته است. موقعیت استراتژیک و انرژیک خاورمیانه کاهش پیدا نکرده است ، آن اتصالات منطقه‌ای کاهش پیدا نکرده است ؛ صحبت از ایران و ترکیه ، عراق و موقعیت‌های اینها در سطح بین‌المللی کاهش پیدا نکرده است تعداد و حجم  مقالاتی که در روز در رابطه با این کشورها در رسانه‌های غربی منتشر می‌شوند را نگاه کنید و با جای دیگر مقایسه کنید و ببینید ما یک منطقه فراموش شده هستیم یا یک منطقه در کانون توجه.

تلاش برای «اول شدن» یک تلاش ستیزجویانه نیست

ملت عراق امروز علیرغم همه مصیبتها قطعا از زمان صدام قویترند ، لبنان امروز هم قطعا از لبنان دهه 1970 قوی‌تر است به برکت انقلاب اسلامی و ایران اسلامی ما با یک منطقه قویتر و با موقعیت بهتری مواجه شده‌ایم. در منطقه ما یک رقابت برادرانه‌ای هست بر مبنی «تعاونوا علی البر» همه باید به همه کمک کنند اما در عین حال همه باید بدوند تا اول شوند دویدن برای اول شدن یک ایراد نیست یک عیب نیست ؛ اینکه ما بگوییم دویدن ما باعث میشه دیگران به ما حسادت کنند و ما با یک منطقه پرتنش روبرو بشویم و تازه وقتی اول می‌شویم بار دیگران هم به دوش بکشیم این درست نیست.

ما باید بپذیریم که برخی ملت‌ها تواناییهای بیشتری دارند و تلاش می‌کنند و اول می‌شوند ؛ ما «اول شدن» در منطقه را برای خود تعریف کرده‌ایم آنجایی که با دشمن خارجی روبرو هستیم ترسیم کردیم که دارای قدرت بازدارندگی قوی باشیم ، آنجایی که بحث اقتصادی و تکنولوژی هست بر مبنای چشم‌انداز تعریف کرده‌ایم تا اول شویم.

«اول شدن» یک تلاش ستیزجویانه نیست بلکه یک رسالت است اگر این تلاش نباشد آنهم در منطقه‌ای که دشمنان آن را محاصره کرده‌اند حتما ما را به عقب می‌رانند و به سان یک موجود ضعیف در معرض هجوم گرگ‌ها قرار می‌دهند . لذا بر اساس واقعیت‌ها باید سیاست خارجی خود را تنظیم کنیم نه توهمات و تخیلات.

بله ما دوست داریم به کمک ترکیه و عربستان سیستم امنیتی مشترک بسازیم اما این آیا واقعا عملی است؟ ترکیه‌ای که تانک‌هایش را به بعشیقه برده و می‌گوید اینجا مال من است و به اعتراض‌های عراق توجهی نمی‌کند و حلب را بمباران و محدودیت درست می‌کند آیا با اینها ما می‌توانیم در عالم واقع به جمع‌بندی برسیم؟

در عربستان دولتی آمده یک ملتی را (یمن) را مورد تهاجم قرار داده و نزدیک به دو سال است که این کشتار ادامه دارد اگر ما بتوانیم با عربستان تفاهم کنیم که خیلی خوب است اما آیا در عالم واقع می‌شود تفاهم کرد ؟ اگر ما بخواهیم منافع ملی‌مان را در نظر بگیریم و گوشه چشمی هم به منافع ملی ترکیه و عربستان داشته باشیم می بینیم که نه؛ برای اینکه در اینجا مبنای جمهوری اسلامی تفاهم و توافق است اما مبنای طرف مقابل «حذف و نادیده گرفتن» است پس این موضوع ممکن نیست.

پس در عین حال که باید  زبان دعوت داشته باشیم باید بدانیم این یک امر در دسترس و سهل‌الوصولی نیست. بنابر این در این فضا هر گونه تردیدافکنی در مسیر رو به جلوی ایران برای فتح قله‌های، کمکی به راهبرد ملی ما نیست بلکه تضعیف منافع ملی ایران است.

نظریه «امنیت مردم‌پایه» این را نمی‌گوید که درگیری  تولید کنیم سخن این است که ملت‌ها باید دریابند هنوز دشمن استعمارگر غربی فعال است و راه تجاوز بسته نشده و هنوز کشورهایی به نیابت از استعمارگران خون می‌ریزند. پس به گفته امام خمینی (ره) و آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب ، ملت‌ها باید امنیت خود، کشور، منطقه و جهانشان را به دست گیرند و در انتظار قدرت بلوک‌ها و سازمان‌های جهانی وجامعه جهانی نباشند، جامعه جهانی همانهایی هستند که حزب‌الله را در لیست تروریسم قرار دادند و رژیم غاصب صهیونیست را برترین دموکراسی خاورمیانه توصیف کردند.

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس